کاش میتوانستم تو را دوباره ببینم....



سخت است که یادش بدهی پر بگشاید، آخر برود در پی با غیر دویدن اعظم من، دوستت دارم و خواهم داشت دلم برایت به اندازه تمام دنیا تنگ شده است.اندازه ندارد اعظم من. تو این چند وقت اندازه صدها سال پیر شدمببین موهامو.قرص اعصاب چمیدونستم چیه.دستام وقتی تو دست تو بودن میلرزدین مگه؟ اما تصمیم گرفتم تا مدتی شاید هم همیشه دیگر اینجا برای تو ننویسم نمی دانم تا کی شاید دلم طاقت نیاورد و حرف های روی کاغذم را دوباره اینجا نوشتم ولی الان تصمیم دارم ننویسم دیگر برای
دلم برای آن بعدازظهرهای یکشنبه لک زده است تو کنار من بشینی پای کامپیوترت من گاهی نگات کنم تو لبخند بزنی برم واست چای درست کنم بیام جلوی کامپیوترت حرف بزنیم تو اون چشمای قشنگت زل بزنم از من سوال بپرسی من با هزار اشتیاف که انگار دنیا رو بهم دادن بیام هرچی میدونم بهت بگم تو خنده کنی و من عاشقانه ان خنده هات رو ببینم و در ذهنم بسپارم بعد به من بگی برو نمازت رو بخون من خنده کنم بگم چشم الان میرم

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

فروشگاه همسران همدل و همراه دوست دارم خدمات تخصصی مشاوره خانواده و کودک در شرق تهران جهيزيه ي من پاورپوینت درس چهارم زبان دهم سالم زيبا مداد رنگی